خانم «ماهینور اوزدمیر» نخستین زن محجبه در پارلمان بلژیک و اروپا در گفتوگو با خبرگزاری آناتولی دربارهی حزبی که دیروز از آن کنار گذاشته شد، گفت: رئیس حزبش از حجاب وی آزرده خاطر بود. او به سبب نپذیرفتن ادعاهای ارمنیها در رابطه با حوادث سال 1915م که در منطقهی آناتولی در دوران حکومت عثمانی رخ داد، از حزب کنار گذاشته شد.
خانم «ماهینور اوزدمیر» نخستین زن محجبه در پارلمان بلژیک و اروپا در گفتوگو با خبرگزاری آناتولی دربارهی حزبی که دیروز از آن کنار گذاشته شد، گفت: رئیس حزبش از حجاب وی آزرده خاطر بود. او به سبب نپذیرفتن ادعاهای ارمنیها در رابطه با حوادث سال 1915م که در منطقهی آناتولی در دوران حکومت عثمانی رخ داد، از حزب کنار گذاشته شد.
اوزدمير که ترک تبار است به خبرگذاری آناتول توضیح داد: دبیر کل حزب مرکز آزادی انسانی بلژیکی( بينويت لوتغن) که از دو سال پیش رهبری حزب را به دست گرفته است، تا به حال هیچ سمت ارزشمندی را در درون حزب به او نسپرده است. با وجود آن که او در انتخابات عمومی که در سال 2014 در بروکسل برگزار شد، رتبهی پنجم را در میان سایر نامزدها به دست آورد و افزود من میدانم که او از حجاب من دل آزرده میباشد.
اوزدمير اشاره نمود نپذیرفتن ادعای ارمنیها تنها بهانهی برکناری او از حزب بوده و توضیح داد، تصمیم اخراجش، تمایلی از در درون حزب است تا به هر شکلی از اشکال بخاطر حجابش کنار گذاشته شود.
"جوستين مكارثي"، عضو هیئت تدریس و استاد تاریخ دانشگاه "لويزفيل" آمریكا بیان داشت که تصمیم برکناریا وزدمير اشتباهی بینهایت استراتیژیک و نفی اصول دموکراسی است، با این بیان که آزادی بیان، از آزادیهای اساسی است و نمیتوان نگاه و نظر را بر یک نفر اجبار و یا این که او را از آشکار کردن نظرش منع کرد.
استاد نورمان ستون مدرس روابط بینالملل دانشگاه بيلكنت تركية میگوید: برکناری اوزدمير از حزب با اصول دموکراسی هماهنگ نیست و اشاره نمود همچون این حوادث نتیجهی تحریکاتی است که لوبیهای ارمنی آن را بپا نمودهاند.
شایان ذکر است که حزب مرکز دموکراسی انسانی بلژیکی"ماهينور اوزدمير" را به دنبال نپذیرفتن فشارهای حزبیش برکنار و اخراج کرد. فشارهایی مبنی بر این که بایست او آنچه را که در سال 1915 در منطقهی آناتولی أواخر دورهی عثمانی روی داده، یک کشتار نژادی بر ضد ارمنیها توصیف مینمود – ولی او از این کار امتناع میورزد- جائی که در وقت پیشین بیان داشته بود که دبیر کل حزب او را فرا خوانده و از او خواسته که بیانیهی کشتار پنداری را امضا و بدان اعتراف نماید در حالی که سایهی تهدید برکناری او از حزب در صورت رد آن بر سر او سایه افکنده بود، أوزدمير بیان داشت که با این گفته درخواست آنان را پاسخ داده است" من بر آراء خود در این موضوع اصرار دارم و پابرجا هستم وذرهای از حقم، در آزادی بیان کوتاه نخواهم آمد.
در سال 1915 چه چیزی روی داد؟
قومگرایان ارمنی با نیروهای روسی بهدف ایجاد دولت ارمنی مستقل در منطقهی آناتولی با هم همکاری کردند و در سال 1914 در آغاز جنگ جهانی اول بر ضد دولت عثمانی پیکار کردند. هنگامی که سپاه روسیه شرق آناتولی را اشغال کرد از جانب داوطلبان ارمنیهای عثمانی و روسی کمک فراوانی دریافت داشتند، همان گونه که برخی از ارمنیها که در سپاه نیروی عثمانی خدمت میکردند، جدا شدند و به سپاهیان روسی پیوستند.
زمانی که یگانهای نظامی ارمنی، راههای کمکهای لوژستیک سپاه عثمانی را مختل میکردند و مانع پیشروی آنان میشدند، گروههای ارمنی عمداً دست به ارتکاب کشتارهایی در مناطقی که اشغال کرده بودند، میزدند و انواع ستمها را بر ضد ساکنان روا میداشتند. برای جلوگیری از آن دگرگونیها، حکومت عثمانی تلاش نمود، نمایندگان و تصمیم گیرندگان ارمنی را قانع کند، اما در این کار توفیقی حاصل نکرد و با وجود هجومهای ارمنیهای افراطی، حکومت عثمانی در24 آپريل سال 1915؛ تصمیم به بستن کمیتههای انقلابی ارمنی گرفت و برخی از شخصیتهای بارز ارمنی را بازداشت و یا تبعید کرد. و ارمنیها آن تاریخ را روز بزرگداشت و یادوارهی زنده کردن کشتار نژادی پنداری در هر سال نمودهاند.
در سایهی ادامهی تجاوزات ارمنیها با وجود تدابیر گرفته شده، رهبران عثمانی در 27 می، سال 1915، تصمیم گرفتند ارمنیهای ساکن در مناطق جنگی و شهروندان همراه سپاه اشغالگر روسیه را کوچ داده و آنان را به مناطقی دیگر در درون سرزمینهای عثمانی انتقال دهند. با آن که حکومت وقت عثمانی برای فراهم کردن نیازهای انسانی مهاجران برنامهریزی کرده بود، تعدادی زیادی از ارمنیها هنگام کوچ بسبب شرائط جنگ، درگیریهای داخلی، گروههای محلی انتقامخواه، دزدان راه، گرسنگی و بیماری، جان خود را از دست دادند.
سندهای تاریخی بر عدم دخالت عمدی حکومت در روی دادن آن حوادث مصیبتبار تاکید میدارد، بلکه بر عکس حکومت عثمانی به سزای شدید دست داشتهگان در آن کشتارها برضد ارمنیها، هنگام هجرت آنان، اقدام نمود و بر کسانی که مستقیماً در آن مصیبت انسانی دست داشتند، با وجود آن که جنگ بشدت ادامه داشت، حکم اعدام را جاری نمود.
به دنبال عقب نشینی روسیه از جنگ بخاطر انقلاب بلشویکیها در سال 1917، منطقه را برای گروههای ارمنی رها کرد، ارمنیها بر اسلحه و مهمات جنگی که سپاه روسیه بعد ازخود جا گذاشته بود، دست یافتند، و آن را در اشغال بخشهای وسیعی از سرزمینهای خلافت عثمانی بکار گرفتند؛ بدین خاطر ارمنستان و لابیهای ارمنی در اقصی نقاط دنیا بشکل عمومی از ترکیه میخواهند، اعتراف کند، آنچه که هنگام کوچ دادن، روی داده، کشتار نژادی بوده است و در نتیجه خواهان پرداخت غرامت از ترکیه هستند.
ترکیه بر عدم نامگذاری کشتار نژادی بر حوادث 1915 بشدت تاکید دارد،- و با این نامگذاری مخالف است - بلکه آن را مصیبت هر دو طرف میداند و به بررسی پرونده به دور از جنجالهای سیاسی و حل قضیه، در زیر نگاه تیز حافظهی عدالتخواهی و دادگری فرا میخواند که همان دست کشیدن از نگاه یکسویه به تاریخ و فهم طرفین از مسئله مسالمتآمیز بودن و احترام متقابل نسبت به حافظهی گذشته در نزد طرفین است، همان گونه که ترکیه به پژوهشهایی در بارهی حوادث 1915در آرشیوهای کشورهای دیگر علاوه بر آرشیو کشور خود و ارمنستان و ایجاد کمیتهای تاریخی مشترک که تاریخنگاران ترک و ارزمنستان و کارشناسان بینالمللی را در بر بگیرد، پیشنهاد مینماید.
نظرات